به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، شاید هیچ جای دنیا در میان مردم کوچه و بازار و در میان اعضای خانوادهها یا کل کلهای تلگرامی و اینستاگرامی موضوع برنده شدن ترامپ یا بایدن مثل مردم ایران دیده نشود. نه اینکه آمدن ترامپ قاتل برای ما مهم باشد یا بایدنی که دست کمی از ترامپ ندارد، نه؛ بلکه برای ما اقتصاد ایران مهم است که متاسفانه وابسته به سیاستهای این و آن شده است. این روزها از بورس تا بازار ارز و طلا در سکوت و سکون است تا نتیجه انتخابات آمریکا مشخص شود. این سکون و سکوت خبر خوبی نیست، یعنی نشان میدهد اقتصاد ما تا چه حد تحریم پذیر و وابسته به سیاستهایی است که از بیرون بر ما تاثیر میگذارد نه از درون! حسین درودیان اقتصاددان و مدرس دانشگاه تهران دلایل و راهکارهای عبور از اقتصاد تحریمی را در این گفتگو برای ما تشریح کرده است.
این روزها که انتخابات آمریکا و مسائل آن به اوج خود رسیده بود شاهد سکوت عمیق بازار و تاثیرات مسائل سیاسی آمریکا بر اقتصاد بودیم، هر گمانه زنی بنحوی اثر خود را دربازار ایران تخلیه میکند، برای اینکه روشن کنیم چرا به این وضعیت اقتصادی شکننده که توام با تورم و گرانی است رسیدیم، تحلیل خود را بیان کنید؟
وضعیت اقتصادی و تورم کشور بسیار پیچیده شده است، اما میتوان درباره اینکه چرا به اینجا رسیدیم تحلیلهایی ارائه داد. یک تحلیل نسبتا سطحی از اینکه چرا تورم این همه افزایش یافته و چرا دولت عملا کار خاصی برای انجام این موضوع صورت نمیدهد این است که متاسفانه مسئولین به ویژه در دولت فعلی حساسیت زیادی به اقتصاد، تورم و معیشت مردم ندارند یا اینکه مسوولین نسبت به مسائل و مشکلات اقتصادی کشور به درجهای از بی تفاوتی رسیده اند. متأسفانه این مساله برای مردم کاملا ملموس است و بی تفاوتی دولت را نسبت به مطالبات خود حس میکنند. اما بعد دوم که تحلیل سطحی هم ناظر بر عدم تصمیم گیریهای درست دولت است اینکه دولت مدتهای مدیدی است که به روزمرگی افتاده و در شرایط مختلفی که باید حضور قابل توجهی داشته باشد گویی همه چیز را به مردم واگذار کرده است، یعنی برای هر اتفاقی همان زمان و همان مقطع تصمیم میگیرد، ممکن است آن تصمیم، تصمیم بدی از کار در آید مانند تصمیم تخصیص دلار ۴۲۰۰ تومانی به واردات و تصمیماتی از این جنس، اگر این تحلیل را در سطح ژورنالی بپذیریم، تحلیل عمیقتر این است که متاسفانه اقتصاد ما تحریم پذیر است. اگر به دنبال اعمال تغییرات جدی در اقتصاد هستیم باید از مختصات تحریم پذیری جدا شویم، که البته جدا شدن از این مو نیازمند سیاستها و برنامه ریزیهای سخت و زمان بر است تا اقتصادی داشته باشیم که مثل الان تحریم پذیر و وابسته نباشد که اوجش وابستگی در بحث صادارت نفت و وابستگی به نفت و انرژی و ارزی است که به واسطه فروش آن از خارج به دست میآید. این بخش پیشران اقتصادی که عملا به مراودات خارجی ما وابسته است و اتفاقا منابع ارزی ما را تامین میکند بسیار حساس است و مساله مهمی است که باید عمیق درباره آن فکر و برنامه ریزی کرد، بنابراین وابستگی به درآمدهای نفتی شرایطی را رقم میزند که یک ضعف داخلی برای اقتصاد محسوب میشود و ما را از تحریمها آسیب پذیر میکند.
بنابراین بخش مهمی از مشکلات اقتصادی را ناشی از تحریم پذیری اقتصاد میدانید؟
وقتی اقتصاد ما به خارج وابسته میشود و به درآمدهای نفتی، طرف خارجی طمع پیدا میکند که به هر دلیل و بهانهای ما را تحریم کند. دشمن وقتی به مختصات اقتصاد ما نگاه میکند که آسیب پذیر و تحریم پذیر است و به عینه میبیند که ارز ما یک فاکتور بسیار مهم است، به عبارت دیگر نرخ ارز در قیمتها و در شکل گیری انتظارات و تصورات مردم نسبت به کلیت اقتصاد تاثیرات بسزایی میگذارد و برای ما تصمیم تحریمی میگیرد؛ بنابراین موضوع دوم مهمتر و حساستر است که ما مختصات اقتصاد تحریم پذیر را باید تغییر دهیم، حتی اگر فرض کنیم که دولتمداران ما تصمیمات بهتری اتخاذ میکنند و در قبال اقتصاد ایران اصولا بی تفاوت نیستند، این موضوع در نهایت میتواند وضع جاری کشور را مقداری بهتر کند، اما تحریم پذیری اقتصاد پابرجا باقی میماند.
برای عبور از تحریم پذیری اقتصاد چه کنیم؟
اینکه از کجا باید شروع کرد، یک پرونده جدا میطلبد. روش شناسی دقیقی میطلبد. اول باید روش درست را پیدا کنیم و بعد چگونگی انجام آن را بارها و بارها بررسی کنیم و بهترین شیوه انجام را در دستور کار قرار دهیم. به نظر میرسد موضوعی که میتواند تحریم پذیری ما را کم کند این است که بخش پیشران اقتصاد ما مثل نفت و پتروشیمی، چون بازار این محصولات خارج از کشور است و اقتصاد ما به ارز حاصل از فروش نفت وابسته است اگر این منابع از دست برود اقتصاد با مشکلات عدیدهای رو به رو میشود بنابراین باید حساسیت اقتصاد را نسبت به عدم ارز آوری نفت در شرایط تحریمی کاهش دهیم. اگر میخواهیم کاری در زمینه کاهش تحریم پذیری انجام دهیم باید در راستای اقتصاد مقاومتی حرکت کنیم و برای خود به غیر از نفت خام پیشرانهای اقتصادی داشته باشیم که خوداتکاتر باشد، یعنی مثل نفت و پتروشیمی که بازارشان خارج است نباشد بلکه در داخل باشد، مثل بخش خودرو که تکنولوژی آن به گونهای است که در صورت تحریم و قطع ارتباط با خارج دچار مشکل میشود، بنابراین برای صنعت باید فکر شود که اینگونه به تکنولوژی غرب وابسته نباشد با حمایت از شرکتهای دانش بنیان و خرد محور و حمایت از استعدادها و نخبگان ایرانی. اگر بخشهای دیگری را به عنوان بخشهای پیشران به اقتصاد اضافه کنیم نه اینکه لزوما جایگزین کنیم میتوانیم امیداور باشیم که تحولات اقتصادی کشور خود اتکاتر و درون زاتر شود. اگر این موضوع دنبال شود از دل آن مساله اخذ درست مالیات و تامین مالی دولت از این راه نهادینه میشود، اشتغال بیشتر به بخش درون زای اقتصاد اضافه میشود و در نتیجه مجموعا آسیب پذیری اقتصاد ما در مقابل تحریمها کم خواهد شد. حالا اینکه اینکار را چگونه باید انجام داد، این یک پرونده و دستور کار و روش شناسی مجزا میطلبد هم به لحاظ فنی و اجرایی و هم سیاسی در سطح بالای نظام باید تصمیم گیری شود، یعنی حتما برای آن باید اراده جدی به وجود بیاید تا اقتصاد ما هم تحریم پذیر نباشد وهم اینکه راههای برون رفت از فشارهای فعلی و حرکت به سمت استفاده از توانمندیهای اقتصادی را ایجاد کند.
نظر شما